محل تبلیغات شما



عطر حضور پیشکش به امام رضا(ع) تو طلایه دارِ نوری من دَخیلم به حضورت تو به قرآن زده بودی دلُ همرنگِ عبورت تو که معنای عبورت دل بریدن از هبوطه این شهادتُ به پا کن من که فریادم سکوته تو بِهِم نشونه دادی تا که راهی خدا شم ضامنم شو از خود من مثِ یه آهو رها شم یه نگاهِ تو میتونه از دلم کعبه بسازه مزه کردنِ نگاهت واسه من عینِ نمازه تُو حرم پَر زده بودم دلم از نگات صدا شد دلِ من تو رُ ندیده به رضای تو رضا شد مستم از عطر ِحضورت منُ زنده کن به مرگم مث یه درختِ پیرم
یادداشت درباره ی کتاب من عاشقم» مایاکُفسکی سراینده و نمایشنامه نویسِ پیشروی روسیه در سالهای دَه و بیستِ سده ی بیستم است. مجموعه آثار مایاکُفسکی، سیزده جلد است ولی بسیاری از نوشته های او نازل هستند. او ادبیات را جنگ افزاری برای پیکار در راستای پیروزی آرمانهای خود به شمار می آورد. مایاکُفسکی با صورتگرایانِ روس رفت و آمد داشت و خودش هم صورتگرا بود. انقلابی که آینده گرایان، ضد نظام شعری نمادگرایی(سمبُلیسم) به راه انداختند، پشتوانه ای برای صورتگرایان(فُرمالیست
سه چارانه برای شهید بهشتی و یارانش رفتی و بهشت را به پهلو زده ای خوشبوی سرشت را به پهلو زده ای آرامش تو ملّتِ سیمرغان شد خورشیدِ سرشت را به پهلو زده ای هفتاد و دو خورشید، شهادت دادند این حافظه را به نور، عادت دادند ای قلّه ی خورشید، بهشتی پرور صد معدنِ کربلا به یادت دادند آن روز که انفجارتان دید زمان بر زخمِ زبانِ خاک جوشید زمان آن روز که آسمان، زمینی شده بود از دستِ ستاره ها چه نوشید زمان سراینده : سیدعلی اصغرزاده
فیلم سینمایی چ، به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، شهید چمران و شهید فلاحی را دو انسان پریشان و کم مسئولیت نشان می دهد. فیلم درباره ی تاثیر سفر شهید چمران به پاوه است ولی تاثیری که حاتمی کیا در فیلم نشان داده، فرسنگها دور از واقعیت است. انحراف از واقعیات از‌‌ همان سکانس‌های ابتدایی فیلم آغاز می‌شود؛ زمانی که چمران و فلاحی پس از ورود به محوطۀ پاسگاه ژاندارمری پاوه، درنگی کوتاه در آنجا کرده و به ناگهان به دیگر محل استقرار نیروهای خودی (یعنی خانه
‍ ترانه ای برای شهیدانِ غوّاص و خط شکنِ دفاع مقدس در نبرد کربلای چهار، که پیکرهاشان با دستان بسته پیدا شد و در ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ تشییع شد. یه لشگر کفترِ غوّاص تُو دریا سنگر انداختن برای فتحِ رویاها نفسهاشونُ می باختن تُو معراجِ صدفهاشون وفاداری به میهن بود تُو دریا غسل می دادن یه تاریخُ که بی تن بود یِهو با ماهیا رفتن تا پروازُ بلد باشن واسه مرغای ماهیخار همیشه مثه سد باشن میخاستن خونِشون مرزِ جدیدِ عاشقی باشه میخاستن عشق، مروارید با بوی رازقی باشه دِلا رُ می
آشنایی‌زدایی در خدمت کمال شعر | درنگی کوتاه بر کتاب صدای بهتر زخم» به قلم سیدعلی اصغرزاده» شهرستان ادب به نقل از رومۀ‌ صبح نو: کتاب صدای بهتر زخم» سروده‌های علیرضا سمیعی است که نشر شهرستان ادب، به‌تازگی آن را چاپخش کرده است. نام کتاب، صدایی چکیده از پیام‌های عارفانه، عاشقانه، منتظرانه، معترضانه و. است. این کتاب دارای چهار دفتر و یک پیوست است، دفتر یکم: عقل اوّل. دفتر دوم: با بستگان. دفتر سوم: لغات عاشقی.
ضرورت انتشار کتابِ نیماگریِ نیما یوشیج» کارِ سیدعلی اصغرزاده دکتر علی تسلیمی نیما یوشیج وارونه ی بسیاری از سرایندگانِ گذشته و اکنون، در روزگارانِ گوناگون زنده می مانَد. او در صورت و سیرتِ شعرِ خود از تکرارِ کهن و تقلید، می پرهیزد و به جای تفسیرِ هستی، آن را تسخیر می کند. سرایندگانی هستند که در آغاز کارشان مرده اند و اگرچه زنده می نمایند، دیر نمی پایند ولی نیما هر چند از آغاز به ریشخند گرفته می شود، دیرپاست.
خشمِ روییده در غیرت می وزانَد به چهره ها عبرت داس از خودش به شرم مرگی کُنَد دِرو در بوسه های داس پرواز دخترک آه ای غریوِ مرگ! اندیشه در کجاست؟ در بازوی خِرَد در مهربان شدن یادم به کِشته ی خویش رفت و چکه های زندگی چه بوسه زار می شود سراینده : سیدعلی اصغرزاده رومینا اشرفی به دست پدرش کشته شد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نام امام علی بن ابیطالب در قران